مینای مهتاب

مینای مهتاب
آخرین مطالب

۸ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

۲۹
ارديبهشت ۰۰

 

 

تماشای آسمان شب

همراه با موسیقی بی کلام از Secret Garden

۰ نظر ۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۴۲
فاطمه حیدری (رضوان)
۲۷
ارديبهشت ۰۰

 

در ساحل چشمانت

 

دریا موج می زند

 

شب در نگاهت پیداست

 

 

 

فاطمه حیدری (رضوان)

۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۱۵
فاطمه حیدری (رضوان)
۲۵
ارديبهشت ۰۰
۰ نظر ۲۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۳۲
فاطمه حیدری (رضوان)
۲۱
ارديبهشت ۰۰

Profiletabestani14.jpg

 

چه زیباست دنیا اگر

 

از دریچه ی نگاه تو دیده شود

 

 

فاطمه حیدری (رضوان)

۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۳۸
فاطمه حیدری (رضوان)
۱۶
ارديبهشت ۰۰

551-2171702.jpg

 

ببر مرا به شب شعر و شور و شوق بهار

به عاشقانه ترین لحظه های بی تکرار

 

 

مهدی زکی زاده

۱ نظر ۱۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۲۰
فاطمه حیدری (رضوان)
۱۰
ارديبهشت ۰۰

 

 

رگباری حرف می زد

سیلاب واژه ها جاری شد

 

 

فاطمه حیدری (رضوان)

۰ نظر ۱۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۷:۰۸
فاطمه حیدری (رضوان)
۰۷
ارديبهشت ۰۰

Polish_20210325_150723094.jpg

۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۲۸
فاطمه حیدری (رضوان)
۰۵
ارديبهشت ۰۰

5fc887f68a7c3.jpg

 

چتر رنگین کمانی اش را باز کرد.قطرات باران یکی پس از دیگری بر زمین فرود می آمد.بی هدف در خیابان ها پرسه می زد و به سوی مقصدی نامعلوم پیش می رفت.به ناگاه بادی شدید وزیدن گرفت.می خواست چتر را به اجبار از دستان دخترک برباید.چتر را با دو دستش محکم گرفت و بست.اطراف را از نظر گذراند.آن طرف خیابان پارک کوچکی قرار داشت.به دنبال گوشه ی دنج و خلوتی می گشت تا کمی آرام شود.از خیابان عبور کرد.نسیم خنک و مطبوعی صورتش را نوازش داد.نیمکتی را انتخاب کرد که با برگ های رنگارنگ پاییزی تزیین شده بود.به دوردست ها خیره شد.روزهای سخت زندگی به سرعت برق و باد از جلوی چشمانش گذشتند.نگاهش به برکه ی کوچکی افتاد که مرغابی های زیبا در آن شناور بودند.سرش را به سمت آسمان بلند کرد و با خود گفت : خدا هست،زندگی مثل رود همچنان جاریست...

 

فاطمه حیدری (رضوان)

۰ نظر ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۴۲
فاطمه حیدری (رضوان)