۰۴
فروردين ۰۰
خون فروردین به صحرا جوش زد
شاخه ها بشکفت در دامان باغ
چشم جانم باز شد با اشتیاق
تا ببیند فصل گل خندان باغ
چشم جانم باز شد هنگامه ایست
عاشقان گل ز افسون خیال
سوی صحرا می شتابند از نهفت
تارها گردند از بند ملال
شاخه ی گیلاس هم رقص نسیم
جلوه ها دارد در آغوش بهار
آن چنان کز جنبش جادوفریب
زنده می دارد به خاطر یاد یار
فرخ تمیمی
۰۰/۰۱/۰۴
سلام
بسیار زیبا
عیدتان مبارک