محفل شبانه

 

امشب در محفلی شبانه

همنشین ستارگان شده ام

دریا عجیب آرام است

و ماهیان در خوابی عمیق

ماه از پشت تکه ابر نقره ای

با من سخن می گوید

آلاچیقی از گل های شب بو ساخته ام

شمع روشن کرده ام

شمع هایی به رنگ نیلی آسمان 

 

 

فاطمه حیدری (رضوان)

فرو ریختن

 

من فرو ریختم

 

و دیدم 

 

که دل چگونه

 

فرو می ریزد

 

و قلب در اوج

 

رها می شود

 

و بر کف خیابان می ریزد

 

 

 

احمدرضا احمدی

راز نهان

باران بهاری

 

 

خواننده : سالار عقیلی

شاعر : ابراهیم اسماعیلی اراضی

آهنگساز و تنظیم کننده : شاهرخ پناهی فرد

پیانو : حریر شریعت زاده 

 

متن شعر :

 

من تشنه و پژمرده تو باران بهاری

گل کن که در این ثانیه ها عشق بکاری

آه ای تو که در هر چه دل تنگ نشاطی

یک لحظه مرا باش یک لحظه مرا باش درا از در یاری

من مانده ام و یاد شب آشوب نگاهت

دیگر نه امیدی نه پناهی نه قراری

گفتی نه و گفتی نه و عمری سپری شد 

یک بار پذیرای دلم باش که آری

من سوخته ام کار من از کار گذشته است

تا تازه شوم کاش بر این داغ بباری

تک درخت خاطرات

 

در آن سوی دشت ها

 

تک درخت خاطراتم را می جویم

 

تا لحظاتی را

 

با یاد زیبای تو سر کنم

 

 

 

فاطمه حیدری (رضوان) 

غروب جمعه

 

غروب جمعه

 

آنقدر هم دلگیر نیست

 

وقتی می شود با خاطراتمان

 

در پرتو طلایی رنگ خورشید

 

لحظه ای به تماشا نشست

 

 

امیر زندی

آسمان شب

 

 

تماشای آسمان شب

همراه با موسیقی بی کلام از Secret Garden

ساحل چشمانت

 

در ساحل چشمانت

 

دریا موج می زند

 

شب در نگاهت پیداست

 

 

 

فاطمه حیدری (رضوان)

گذر عمر

​​​​​​

چه زیباست دنیا

 

چه زیباست دنیا اگر

 

از دریچه ی نگاه تو دیده شود

 

 

فاطمه حیدری (رضوان)